اهمیت دریا ها در ترابری
ترابری در تبریز شهرام ترابر تبریز :
اهميت دريا و نقش آن در اقتصاد و زندگي امروز مردم دنيا غير قابل انكار و توجه به آن ضروري مي باشد. منافع کشورهاي صاحب دريا ارتباطي مستقيم با نيازمنديها، تواناييها و فرهنگ آنها دارد و در واقع سياست دريايي آن کشورها بر اساس اين مشخصات تدوين ميگردد. اين سياست در قالب راهبرد دريايي كشورها تبيين ميشود و اهداف اقتصادي، سياسي و نظامي را بهدنبال دارد. موفقيت در هريك از اهداف نامبرده بستگي به ميزان بهکارگيري صحيح و موثر نيروي انساني، ابزار و تجهيزات و قوانين و مقررات دارد و مديريت كارا و موثر اين منابع در هر كشوري، آن كشور را تبديل به يكي از قدرتهاي دريايي مينمايد.
مزيتهاي جغرافيايي كشورمان ايران در حوزه دريايي بسيار زياد ميباشد. دارا بودن حدود 3000 كيلومتر خطوط ساحلي، دسترسي به دريا در شمال و جنوب كشور، دسترسي به آبهاي آزاد (اقيانوس هند)، قرارگيري كشور بر سر مسير كريدورهاي ترانزيتي شمالي- جنوبي و عملكرد ارتباط دهنده كشورهاي آسياي ميانه با آبهاي جنوب كشور از جمله مزيتهاي مهم جغرافيايي كشور در حوزه دريايي بشمار مي رود. از نظر اقتصادي، صنايع دريايي جايگاه ويژهاي را در اقتصاد كشور دارا ميباشد.
صنايع دريايي ايران در طول ايام وگذشت زمان همواره با موانع و تنگناهايي دست و پنجه نرم کرده است. اگر چه سرمايه گذاريهاي نسبي تا حدودي دراين صنعت تاثير گذار بوده ولي طرحها و برنامههاي اجرايي عليرغم تلاشها وحرکتهاي نسبي به ناکامي ختم شده است. فقدان سياستگذاري هماهنگ و نبود استراتژي مدون دو عامل اصلي ميباشند که باعث شکلگيري گلوگاههاي چند لايه در مسير توسعه صنعت دريايي شده است.
صنعت كشتيسازي را ميتوان يكي از مهمترين صنايع دريايي كشور عنوان نمود. اين صنعت به عنوان يكي از محورهاي اشتغالزايي و توسعه صنعتي بنادر تجاري به عنوان گلوگاههاي ورود و خروج كالا به كشور (دروازههاي صادرات، دروازههاي واردات و تامين كالاها و همچنين نقاط كليدي در مسير جريانهاي ترانزيتي) مطرح بوده و نقش كشتيراني به عنوان بازوي مهم تجارت خارجي، نشان دهنده ميزان نقش اين صنعت دريايي در اقتصاد كشور ميباشد.
يكي ديگر از مهمترين نقشهاي اقتصادي كه توسط بنادر و صنايع دريايي ارائه ميگردد، خدمات لجستيكي دريايي (حملونقل دريايي، خدمات بندري و لجستيك مسافر دريايي) ميباشد. به وضوح، حمل و نقل دريايي يكي از پر اهميتترين روشهاي حمل مورد استفاده در سطح جهان بوده و نقش عمدهاي در گسترش و تسهيل تجارت جهاني داشته است؛ بطوريكه حدود 95% كل كالاهاي دنيا در تجارت بينالملل توسط حمل و نقل دريايي حمل ميشود.
پيشرفتهاي اخير در صنعت كشتيسازي، كاربرد تجهيزات پيشرفته لجستيكي در بنادر، بهرهگيري از مزايايي چون حمل در حجمهاي بسيار بالا و گستره جغرافيايي عملكرد آن و همچنين استفاده از كانتينرها براي سهولت حمل و نگهداري كالاها، كاربرد حمل و نقل دريايي را به شدت در عمليات حمل بين قارهاي و بين كشوري مورد توجه قرار داده است. امروزه به دليل اهميت يافتن معيارهايي چون تحويل به موقع، تحويل با كمترين هزينه و قابليت اطمينان در تحويل كالا به مشتري، مفهوم لجستيك دريايي اهميتي بيش از پيش پيدا كرده است.
ترابری دریایی:
ترديدي نيست كه ترابري دريايي از ديدگاه اقتصادي و سهولت جابجايي نسبت به ساير گونهها از قبيل استفاده از خطوط هوايي، راهآهن و جادهها برتري مطلق دارد.
با استفاده از نيروي يك اسب بخار در شرايط مساوي ميتوان بهشرح زير بهرهبرداري نمود:
(الف) از طريق هوا: معادل هشت كيلوگرم بار.
(ب) از طريق راه شوسه زميني: معادل صد كيلو گرم بار.
(ج) از طريق راهآهن: معادل هشتصد كيلوگرم بار.
(چ) از طريق دريا: معادل چهارهزار كيلوگرم بار.
ب- منبع سرشار و غني مواد غذايي
ج- منبع سرشار و غني مواد معدني
چ- منبع سرشار و غني مواد سوختي(نفت و گاز )
ح- ارزش نظامي
خ- ارزش سياسي
-اهميت نظامي
نيروي دريايي هر كشور، يكي از اجزاء نيروهاي مسلح بوده كه در زمان جنگ، علاوه بر اينكه از صنعت و تجارت دفاع مينمايد. با انجام مأموريتهاي دفاعي يا تهاجمي، قسمت مهمي از عمليات نظامي و جنگي را نيز انجام ميدهد. با وجود سلاحهاي مدرن در زمان جنگ، هر ملتي با خرابيها و انهدام كارخانجات و مراكز صنعتي روبرو ميشود و ملتي ميتواند با اين خسارات مبارزه نمايد كه بتواند به نوعي آنها را جبران كند. يعني در زمان جنگ در مواردي لازم است كه افراد،تجهيزات و همچنين نيازمنديهاي پشت جبهه از نقطهاي به نقطهاي ديگر از طريق درياها منتقل گردند و يا از راه دريا به مواضع دشمن رخنه شود.
(براي مثال در جنگ جهاني دوم، بزرگترين حملات از راه دريا و از طريق پياده كردن قوا در سواحل دشمن، انجام گرديد. اين مانورهاي حساس و بينانكَن فقط با قدرتهاي عظيم دريايي، محقق گرديد).
در زمان جنگ، ناوگان تجارتي و نيروي دريايي، وابستگي بسياري به يكديگر دارند، زيرا ناوگان جنگي خطوط ارتباطي و مواصلاتي خود را حمايت مينمايد و در صورت نياز، به خطوط دشمن رخنه ميكند و ناوگان تجارتي در پناه قدرت آنان، آذوقه و تداركات جنگي سربازان و جنگآوران خود را در سرزمين دشمن، تأمين مينمايند.
(بستن خطوط مواصلاتي دشمن و تأمين آزادي عمل در خطوط مواصلاتي خودي [1]SLOC )
عوامل مؤثر در قدرت نيروي دريايي در آغاز پيدايش آن عبارت بودند از:
1) موقعيت جغرافيايي كشور.
2) روحيه مردم.
3) جمعيت متمركز در يك منطقه.
4) شرايط فيزيكي منطقه.
5) ثروت ملي.
6) وسايل و امكانات.
استفاده نظامي از نيروي دريايي در جنگهاي جهاني بهويژه جنگ جهاني دوّم كاملاً محسوس بود براي مثال:
بريتانيا براي ادامه جنگ و حيات خود به دو علت به دريا وابستگي داشت:
الف- دريافت تجهيزات نظامي مانند هواپيما، كشتي، توپ، تانك، خودرو، مهمات، اقلام عمومي و مواد خام صنايع از آمريكا كه از طريق شمال اقيانوس اطلس حمل ميگرديد.
ب- دريافت نفت و مواد خام صنايع از مستعمرات شرق كانال سوئز و خليج فارس كه موجب تداوم حيات او بود و اين مسير« خط زندگي» نام داشت.
نيروي دريايي سلطنتي (Royal Navy )كه در اوائل جنگ با توجه به وجود تهديد حملات ناوگان جنگي آلمان به سواحل بريتانيا، وظيفه خويش را گشتزني و حفظ حاكميت بر آبهاي سرزميني و دفع تجاوز احتمالي دشمن قرار داده بود براي حمايت از خطوط مواصلاتي كه شاهرگ حياتي (Life Line) انگلستان بودند صرفاً تا محدوده معيني اقدام به اسكورت كشتيهاي ورودي و خروجي به محدوده آبهاي انگلستان مينمود. چرا كه براي انجام يك اسكورت كامل و صحيح در تمام خطوط كشتيراني نياز به يك ناوگان قدرتمند و داراي تجهيزات فراوان از جمله كشتيهاي جنگي به تعداد كافي بود و اين چيزي بود كه نيروي دريايي سلطنتي به تعداد كافي در اختيار نداشت.
هيتلر كه از حملات هوايياش به انگلستان نتيجهاي نگرفته بود بهتدريج حمله به خطوط كشتيراني و قطع خطوط مواصلاتي انگلستان را كه از آغاز جنگ توسط نيروي دريايي ارتش رايش سوم به اجراء در آمده بود تقويت كرده و توجه بيشتري به اين مسئله نمود.
نيروي دريايي آلمان كه بندر اصلي استقرار يگانهايش بندر كيل((KEILواقع در درياي بالتيك بود براي دسترسي به اقيانوس اطلس(جاييكه ميبايست خطوط مواصلاتي انگلستان را قطع ميكرد)از تنگه اسكارژاك( بين كشورهاي دانمارك، نروژ و سوئد)گذشته و پس از عبور از درياي شمال از يكي از دو مسيركانال مانش يا آبراههاي شمالي اسكاتلند عبور نمايد و همين مسئله يكي از محدوديتهاي اصلي نيروي دريايي آلمان در دسترسي به اقيانوس اطلس بود.
نيروي دريايي آلمان از لحاظ تعداد ناوهاي جنگي و تجهيزات قابليت برابري با نيروي دريايي انگلستان را نداشت ولي حملات آلمان به كاروانهاي حامل آذوقه و تجهيزات انگلستان توانست ظرف مدت كوتاهي آمار قابل توجهي از كشتيها منهدم نمايد. سلاح اصلي آلمانها براي غرق كشتيها، استفاده از زيردرياييهاي يوبوت (U-Boats )بود كه از اين سلاح بهخوبي استفاده گرديد.
و تمام.
ترابری در تبریز شهرام ترابر تبریز .
بیشتر بدایند :
قانون های دسترسی به شبکه حمل و نقل ریلی :
اشنایی با کالای وادراتی از المان:
محدودیت حمل هوای کالای خطرناک: